اعتماد به نفس به عنوان یک مهارت با آن چیزی که در گفتگوهای عرفی استفاده میشود، تفاوت دارد. اعتماد به نفس، واژگانی است که خودکارآمدی[1] نزدیکترین واژه برای فهم آن است. نوجوانی یکی از مهمترین دوران زندگی انسان است تا آنجا که امیرالمؤمنین علی(ع) قلب نوجوان را همچون زمین، خالی و مساعد میداند که هر چه در آن بکاری، همان را درو میکنی: «إنّما قَلْبُ الحَدَثِ کالأرضِ الخالِیةِ ما اُلقِیَ فیها مِنْ شیءٍ قَبِلَتْهُ».[2] بنابراین باید هر آنچه که نوجوان در این دوران به آن نیازمند است، به درستی شناخت و آنگاه او را به ابزار مورد نیازش مجهز کرد. یکی از این ابزار که در تمامی دورانهای زندگی کمککار اوست و مانع آلوده شدنش به گناه میشود، اعتماد به نفس است که باید در این دوران و در تداوم مراحل رشد که از کودکی آغاز شده است، در او تقویت شود و بر اساس یک اعتماد به نفس حقیقی شکل گیرد.
برخی نوجوانان در دوران بلوغ به علت تغییرات جسمانی، دچار تعارضاتی در اعتماد به نفس خود میشوند. این تغییرات افزون بر میل طبیعی برای مقبول واقع شدن نزد دیگران، موجب میشود افراد خود را با دیگران مقایسه کنند.[3] از اینرو باید این مقایسهها بهگونهای مدیریت شود که موجب ارتقای اعتماد به نفس در نوجوان شود و گام نخست این کار نیز باید توسط والدین او صورت گیرد.
[1]. self efficacy
[2]. محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 31.
[3]. نادر حاجلو و همکاران، «بررسی آزمایشی تأثیر کمالگرایی بر روی تجربه غرور و عزت نفس»، نشریه علوم رفتاری، ص 12.