تأثیر گذشت و تغافل در استحکام خانواده

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

10.22081/jpf.2023.74039

چکیده

یکی از عوامل مهم برای تحکیم روابط خانوادگی و رشد آن، چشم‌پوشی و گذشت از اشتباهات دیگران و نادیده گرفتن یا تغافل در برابر آن‌هاست. این صفتِ زیبا، یکی از عوامل مهم آرامش روانی و آسایش زندگی است؛ چنانکه امام علی(ع) فرموده است: «هر که از بسیاری امور تغافل و چشم‌پوشی نکند، زندگی‌اش تیره می‌شود».[1]
به غیر از معصومین(ع)، همه افراد خطا و لغزش دارند. دو نفر که با هم زندگی می‌کنند و از جهتی تشریک مساعی و همکاری دارند، باید لغزش‌های یکدیگر را ببخشند تا زندگی‌شان ادامه پیدا کند. اگر بخواهند در این باره سخت‌گیری کنند، ادامه همکاری غیر ممکن می‌شود. دوشریک، دو همسایه، دو دوست، دو همکار، دو نفر زن و شوهر باید در زندگی اجتماعی دارای گذشت باشند. هیچ زندگی اجتماعی‌‌ای به اندازه زندگی خانوادگی، نیازمند گذشت نیست. اگر اعضای یک خانواده بخواهند در مورد یکدیگر سخت‌گیری کنند و لغزش‌های یکدیگر را دنبال کنند، یا زندگی آن‌ها از هم می‌پاشد و یا بدترین زندگی را خواهند داشت.[2] از این‌رو در صدر پیشنهادات قرآن و روایات، عفو (گذشت) و تغافل (چشم‌پوشی) است: «وَ إِنْ‏ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ؛ و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید (خدا شما را می‌بخشد)؛ چرا که خداوند بخشنده و مهربان است».[3] رسول‌خدا(ص) نیز در این باره فرموده است: «همه مردم داراى خصلت‌های نیک و بد هستند. مرد نباید تنها جنبه‌هاى ناپسند همسر خویش را در نظر بگیرد و همسر خود را ترک کند؛ چه هر گاه از یک‏ خصلت او ناراحت‏ شود، خصلت دیگرش را دوست دارد و مایه خشنودى اوست».[4]




خرده و بی‌ادبی‌ها که برفت




 


عفو کن، هیچ مکافات مکن[5]






چنین نگاهی می‌تواند خانواده را از خطر سقوط و از هم پاشیدگی حفظ کند.




فراوان همی بخش و کم می‌شمار




 


ز منت نهادن همی کن کنار[6]






 
[1]. عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 451.
[2]. ابراهیم امینی، آیین همسردارى، ص 111.
[3]. تغابن: 14.
[4]. احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج 2، ص 329؛ مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج 4، ص 178.
[5]. جلال‌الدین محمد بلخی، کلیات شمس تبریزی، غزلیات، غزل 2024.
[6]. عبدالرحمن بن احمد جامی، مثنوی هفت اورنگ، خردنامه اسکندری، بخش13.

کلیدواژه‌ها